- نویسنده : دکتر فرزاد طباطبایی
با کهن الگوی آنیما و آنیموس آشنا شوید. به عقیده یونگ همه انسان ها دو جنسیتی هستند یعنی در ناهوشیار هر کسی هم جنبه زنانه و هم جنبه مردانه وجود دارد. انسان زمانی به وحدت و تکامل می رسد که هم جنبه زنانه و هم مردانه او به هماهنگی و یکپارچگی کامل برسند. آنیما و آنیموس ویژگی های زنانه و مردانه در انسان ها هستند که در مقاله امروز به آن می پردازیم.
آشنایی با یونگ
کارل یونگ در خانواده بسیار مذهبی به دنیا آمد. پدرش کشیش و مادرش دختر یک کشیش بود. رویاها و تخیلات یونگ به طرز فزاینده ای به واقعیت زندگی تبدیل شد و در او این باور را به وجود آورد که واقعیت های درونی به او دانشی پنهان می دهد که تنها به تعداد انگشت شماری از انسانها داده میشود. بنابراین نمیتوان آن را به آسانی به دیگران منتقل کند. تجربه های شخصی یونگ او را متقاعد کرد که جنبه هایی از روان انسان وجود دارد که مستقل از هر گونه تجربههای شخصی هستند. در نهایت زندگی حرفهای خود را به درک ماهیت و ریشههای تجربه های پسیکولوژیک و غیرمادی اختصاص داد تجربه هایی که در کودکی برایش روی داده بودند و تعدادشان بسیار زیاد بود. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد کهن الگوهای یونگ کلیک کنید.
تحصیلات یونگ
بعد از قبولی در امتحان ورودی دانشگاه یونگ باید تصمیمی گرفت که در کدام رشته درس بخواند. ابتدا میخواست باستان شناسی بخواند اما یکی از رویاهایش او را متقاعد کرد که دیگر که پا در جای پای پدر بزرگش بگذارد و پزشک شود. در سال ۱۹۰۰ مدرک پزشکی خود را گرفت او در تمام طول تحصیل دانشجوی ممتازی بود و حتی برای تدریس در رشته بافت شناسی یک کلاس در اختیارش گذاشته بودند.برای کسب آگاهی بیشتر در این زمینه از مشاوره تلفنی فردی راهنمایی بخواهید.
او به جراحی و پزشکی داخلی علاقه داشت اما وقتی با روانپزشکی آشنایی پیدا کرد متوجه شد که در آن دو رودخانه علایق وی در یک جا به هم می پیوندند بیولوژیک و معنویت انسان. در روانپزشکی بود که طبیعت و روح با هم یکی میشدند علاقه به پدیدههای روانی غیرعادی هرگز از بین نرفت.
عنوان پایاننامه دکترای وی این بود «روانشناسی پدیده های ماورای طبیعی» که در سال ۱۹۰۲ چاپ شد. بعد از فارغ التحصیلی یونگ به عنوان رزیدنت بیمارستان روانپزشکی مشغول به کار شد. در آن زمان بود که آزمون تداعی کلمات را امتحان کرد. او با خواندن کتاب تحلیل رویا به فروید علاقهمند شد. به تدریج از ایدههای او در طبابت استفاده کرد و بعد از مدتی کتابی نوشت به نام روانشناسی جنون زودرس و در آن اثربخشی روش های فروید را توضیح داد. هرچند بعدها با فروید قطع ارتباط کرد.
پیشنهاد می کنیم مقاله نظریه سایه یونگ را نیز مطالعه کنید.
آشنایی با کهن الگو یا تیپ اولیه
کهن الگو به معنای مدل یا تیپ اولیه است که از آن چیزهای مشابه ساخته می شود. اما در روانشناسی یونگ معنای فنی یا تکنیکی دارد یعنی الگوی ارثی از تفکر یا تصویری سمبولیک از تجربه های جمعی گذشته مشتق شده است و در ناهوشیارفرد حضور دارد. میتوان کهن الگو را به این صورت تعریف کرد: آمادگی فطری و ارثی برای واکنش صحیح یا مساعد نشان دادن به بعضی مسائل دنیا. همانطور که چشم و گوش تکامل یافته اند تا در مقابل بعضی ابعاد دنیا بهترین واکنش نشان دهند و روان نیز تکامل یافته است تا فرد بتواند در مقابل بعضی طبقات خاص تجربهها بهترین واکنش را نشان دهد.
این طبقات تجربه هایی است که انسانها در نسل های بیشمار بارها و بارها با آن مواجه شدهاند. کهن الگوها نشاندهنده روش های بالقوه و متنوعی هستند که با آنها میتوانید انسان بودن خود را نشان دهید. کهن الگوها به غرایز شباهت دارند اما مشخص تر و دقیق تر از آنها هستند. کهن الگوها را هرگز نمی توان به طور کامل شناخته یا توصیف کرد. آنها خودشان را به صورت تصویری از انسان حیوان اشیای مختلف یا به شکل نمادین نشان می دهند و ممکن است از طریق افسانه ها رویاها هنرها آیینها و سمپتوم ها به درون هوشیاری نفوذ کنند.
1-کهن الگوی آنیما و آنیموس | ویژگی های کهن الگو ها
انسان ها از بستر درآوردن پتانسیل های فردی فراتر می روند و در یک فرآیند جهانی و ابدی ادغام میشوند. یکی از کهن الگوهای که یکی از آن نام میبرد الهه است. گاهی انسان ها از ناهوشیار جمعی خود بهره می گیرند و بدون آنکه خودشان بدانند به شیوه های عجیب و غریب و نا مناسب عمل می کند که جزو ویژگیهای اصلی کهن الگو است. بعضی از سایر شخصیت های کهن الگوی شامل قهرمان، یتیم و خانه به دوش هستند. یونگ برای توضیح و توجیه وجود کهن الگوها به ایده هایی که در رویاهای اکثر بیمارانش به طور مشترک وجود داشت توجه کرد. او میگفت که میتوان بسیاری از آیتم ها یا اشیایی را که در رویاهای مردم مشاهده میشود در افسانه ها و اسطوره های قدیمی پیدا کرد.
کهن الگوها برای تحلیل رویا ادبیات و نهادهای فرهنگی ابزارهای مهمی است. مثلاً کهن الگوی سایه را در نظر بگیرید که عناصر مختلفی دارد و یکی از آنها مفهوم افراد بدجنس و بدخواهی است که طبیعت و خصایص مثبت نیز دارند. و ایده های مشخص به ارث نمی رسند آنچه به ارث می رسد تمایل به واکنش در مقابل تجربه های مشترک انسان ها در قالب افسانههایی با بار هیجانی است. انسانهای اولیه به همه تجربههای هیجانی خود با افسانه واکنش نشان میدادند و تمایل به افسانه سازی است که در ناهوشیار جمعی ثبت شده به نسلهای بعدی انتقال یافته است. بنابراین آنچه انسان ها به ارث میبرند تمایل به تجربه مجدد بعدی نمودهای این افسانه های باستانی است مخصوصاً زمانی که با رویدادهایی مواجه میشوند که هزاران سال با آن افسانه ها تداعی شده است.
2-کهن الگوی آنیما و آنیموس | واکنش های هیجانی
به این ترتیب می توان هر کهن الگو را تمایل ارثی برای واکنش هیجانی و افسانه ای نشان دادن در مقابل بعضی انواع خاص تجربه ها دانست مثلاً زمانی که با یک کودک مادر معشوق کابوس مرگ تولد زمین لرزه یا یک غریبه مواجه می شوید. یونگ میگوید که ناهشیار جمعی به اندازه مفهوم غریزه رمزآمیز است. مردم خیلی راحت می گویند که کودک به طور غریزی به سمت مادر می رود یا همه انسانها به طور طبیعی از تاریکی میترسند. علاوه بر آن بسیاری از نظریه پردازان شخصیت جنبههای شخصیت را توصیف میکند که نمی توانید آنها را به طور مستقیم درک کنید. تعداد کهن الگو ها بسیار زیاد و نامحدود است اما یونگ تنها در مورد تعدادی از آن ها توضیح داد.
کهن الگوی آنیما
آنیما عنصر زنانه روان مردان است. آنیما محصور به آیت که مردان با زنان در طول هزاران سال داشته اند. این کهن الگو دو هدف را دنبال می کند. اولاً باعث می شود که مردان صفات زنانه داشته باشند. یونگ اعتقاد داشت که هیچ مردی کاملا مرد نیست و همیشه در ویژگی های زنانه وجود دارد از جمله حس ششم مهربانی احساسات و اجتماعی بودن. آنیما چهارچوبی ارائه می دهد که در قالب آن مردان با زنان تعامل پیدا میکنند.
مردان هزاران سال است که با زنان به عنوان مادر، خواهر، دختر و همسر و حتی الهههای افسانه تعامل دارند. همه عناصر این تجربه ها در آن ها منعکس شده است و به همراه هم از آن تصویر آرمانی و پیچیده به وجود آوردهاند. این تصویر به طور همزمان زنان را افرادی حیله گر خطرناک وفادار عشوهگر و چالش برانگیز نشان میدهد. زنان منبعی از خیر و شر و امید و ناامیدی و موفقیت و شکست در نظر گرفته میشوند. در قالب این چارچوب است که مردان به تعاملات خود با زنان در طول زندگی خود شکل می دهند. همچنین به عقیده یونگ تصویر پیچیده زنان در طول تاریخ الهام بخش نقاشان شاعران و نویسندگان بوده است.
1-کهن الگوی آنیما و آنیموس | صفات زنانه در ناخودآگاه مردان
جنبه زنانه مرد به صورتی که کهن الگو از ناهوشیار جمعی سرچشمه میگیرد و به شدت در برابر هوشیار شدن مقاوم است. مردان معدودی با آنیمای خود کاملاً آشنا میشود زیرا این تکلیف به شهامت زیادی نیاز دارد و حتی از آشنا شدن با سایه دشوارتر است. مردان برای پی بردن به آن ها باید بر موانع عقلانی چیره شود و ناهشیار خود را کاوش کند و با جنبه زنانه شخصیت خود آشنا شوند. یونگ مدت کوتاهی بعد از قطع رابطه با فروید در جریان کاوش روان ناهوشیار خود برای اولین بار با آنیمای خویش مواجه شد. فرآیند آشنا شدن با آنیما دومین آزمون شهامت یونگ بود.
یونگ مانند تمام مردان فقط بعد از اینکه یاد گرفت با سایه خود احساس راحتی کند توانست آنیمای خویش را تشخیص دهد. یونگ که از جنبه زنانه درون خود به هیجان آمده بود نتیجه گرفت که: او باید روح به مفهوم ابتدایی آن باشد و من شروع کردم به تفکر درباره دلایلی که چرا نام آنیما به این روح داده شده است. چرا او زنانه تصور میشد ؟ بعداً متوجه شدم که این شخصیت زنانه درونی در ناهوشیار مرد نقش کهن الگو را دارد بنابراین او را آنیما نامیدم. من شخصیت قریبه در ناهوشیار زن را آنیموس نامیدم.
2-کهن الگوی آنیما و آنیموس | آنیما علت جذابیت زنان
از دوران پیش از تاریخ هر مردی با مفهوم از پیش تعیین شده زنانگی بدنیا آمده است که تمام روابط او را با زنان شکل میدهد. مرد خیلی تمایل داشته است که آنیمای خود را به همسر خود فرافکنی کند و نه آن گونه که واقعاً هست بلکه به صورت که ناهشیار شخصی یا جمعی او تعیین کرده است برداشت کند. این آنیما میتواند مایه سوتفاهم های زیاد در روابط زن و مرد باشد اما میتواند سبب جذبه افسونگری که زن در روان مرد دارد نیز باشد. مرد می تواند درباره زنی خواب ببیند که تصویر واضح یا هویت مشخصی نداشته باشد. برای کسب اطلاعات بیشتر مطالعه مقاله زن بودن پیشنهاد می شود.
این زن بیانگر هیچکس در تجربه شخصی این مرد نیست با این حال از اعماق ناهشیار جمعی وارد رویایی می شود. لزومی ندارد که آنیما در رویا به صورت زن ظاهر شود بلکه می تواند به صورت یک احساس یا خلق جلوه گر شود. بنابراین آنیما بر جنبه احساسی مرد تاثیر میگذارد و توجیهی برای بعضی احساسات و خلق های غیرمنطقی است. مرد هرگز قبول نمی کند که جنبه زنانگی او، وی را افسون کرده است بلکه غیرمنطقی بودن این احساسات را نادیده میگیرد یا سعی می کند آنها را به شیوه خیلی منطقی مردان توجیه کند. در هر دو صورت قبول نمی کند که کهن الگوی خودمختار آنیما مسئول خلق اوست.
آشنایی با کهن الگوی آنیموس
عنصر مردانه روان زنان است. آنیموس به زنان صفات مردانه می دهد صفاتی مانند استقلال پرخاشگری حس رقابت و ماجراجویی. همچنین به زنان چارچوبی ارائه میدهد که رابطه آنها با مردان را هدایت میکند. آنیما به مردان تصویر ایده آل از زنان و آنیموس به زنان تصویر ایده آل از مردان می دهد. این ایدهآل از تجربه زنان با مردان به عنوان پدر برادر شوهر پسر عاشق جنگجویان و حتی خدایان در طول هزاران سال به وجود آمده است. زنان در طول زندگی خود این آنیموس پیچیده را با همه این تصاویر ضد و نقیض آن روی مردان واقعی منعکس می کنند.
آنیما به مردان صفات زنانه و مبنایی برای درک زنان میدهد. آنیموس به زنان صفات مردانه و مبنایی برای درک مردان می دهد. به عقیده ی یونگ بهتر است که هر دوی آنها ویژگیهای جنس مخالف را در درون خود به رسمیت بشناسند و به آنها اجازه نمود بدهند. مردی که به ویژگیهای زنانه خود اصلاً اجازه بروز نمی دهد یا اجازه احساسات، حس ششم و خلاقیت نخواهد داشت. زنی که به ویژگی های مردانه خود اصلاً اجازه ورود نمیدهد یا زیاد اجازه نمیدهد زنی بیش از حد منفعل خواهد بود.
1-کهن الگوی آنیما و آنیموس | کنترل صفات مردانه
همچنین اگر به یکی از عناصر زبان به اندازه کافی و به طور هشیار اجازه نمود داده نشود مجبور خواهد شد که خود را به طور ناهشیار نشان دهد. در این صورت تأثیری که خواهد گذاشت غیرقابل کنترل و غیرعقلانی خواهد بود. بنابراین اگر یک زن به صفات مردانه خود یا یک مرد به صفات زنانه خود اجازه نمود ندهد آن صفات خودشان را به روشهای غیرمستقیم نشان خواهند داد مثل رویاهای یا خیال پردازی ها. اما زنانی که به صفات مردانه خود و مردانی که به صفات زنانه خود بیش از حد اجازه نمود میدهند به مشکلاتی دچار میشوند. زنی که تحت حاکمیت آنیموس خود قرار دارد ممکن است زنانگی خود را از دست بدهد. زنانگی او همان پرسونای زنانهای است که در اختیار دارد. مردان نیز وقتی تحت حاکمیت آنیما قرار میگیرد با این خطر روبهرو میشوند که مردانگی خود را از دست بدهند. به عقیده ی یونگ همیشه باید بین آنیما و آنیموس تعادل برقرار شود.
نمی توان گفت که همه کهن الگوهای آنیما و آنیموس خوب هستند. مردان میتوانند خشن و پرخاشگر باشند و از نیروی مردانگی خود برای مطیع کردن دیگران و تخریب استفاده کنند و زنان نیز به گونه ای دیگر.
2-کهن الگوی آنیما و آنیموس | خود
یونگ معتقد بود هر کسی از گرایش فطری برای پیش رفتن به سمت رشد و کمال برخوردارند و این گرایش فطری را خود ناامید. خود از همه کهن الگوها جامعتر است و کهن الگوی کهن الگوها است زیرا کهن الگوهای دیگر را کنار هم قرار میدهد و آنها را در فرآیند خودشکوفایی یکپارچه میکند. این کهن الگو نیز مانند کهن الگوهای دیگر از عناصر هشیار و ناهشیار شخصی برخوردارند اما عمدتا به وسیله تصاویر ذهن ناهشیار جمعی شکل میگیرد.
خود به عنوان یک عضو به شکل نمادین با عقاید کمال و یکپارچگی فرد نشان داده میشود اما نماد نهایی آن ماندلا که به صورت یک دایره داخل مربع یا هر شکل هم مرکز دیگر نشان داده می شود. خود بیانگر تلاش های ناهوشیار جمعی برای به وحدت، تعادل و یکپارچگی است. خود تصاویر فعلی ناهوشیار شخصی و جمعی را شامل می شود بنابراین نباید آن را با ایگوی فروید اشتباه گرفت که فقط بیانگر هوشیاری است.
خود با اینکه خود هیچ وقت به طور کامل متعادل نمی شود اما هرکسی در ناهوشیار جمعی برداشت از خود کامل و یکپارچه دارد. ماندانا، خود کامل کهن الگوی نظم وحدت و کلیت را نشان می دهد. چون خودشکوفایی مستلزم کامل بودن و یکپارچگی است با همان نماد کمال نشان داده میشود که گاهی بر هویت دلالت دارد. خود در ناهوشیار جمعی به صورت شخصیت آرمانی ظاهر می شود و به شکل عیسی مسیح بودا یا شخصیتهای پرستیدنی دیگر را به خود میگیرد.
کهن الگوی آنیما و آنیموس | سخن آخر
روانشناسی یونگ نکات جالب و کاربردی زیادی دارد که برای خودشناسی مناسب است. هر انسانی طبیعتا مسائلی دارد که آنها را به ناهوشیار خود واپس رانده از آنها ناآگاه است. روانکاوان و یا درمانگران یونگی میتوانند با روشهای خاص خود مراجعان را در طول جلسات به رفتارهای ناهشیار شان آگاه کنند. اگر شما هم مایل هستید در مورد مفاهیم یونگی و یا جنبه های زنانه و مردانه خود مطالب بیشتری بدانید می توانید از روانشناسان کمک بگیرید. برای دریافت خدمات مشاوره روانشناسی حامی هنر زندگی کلیک کنید.