اختلالات رفتاری تخریبی (DBD) علائم، علل و راهکارهای درمانی


خوشحال می شویم برای دیدن ویدیوهای مرتبط با اختلالات رفتاری تخریبی پیج اینستاگرام دکتر فرزاد طباطبایی را دنبال کنید.


اختلالات رفتاری تخریبی یا DBD، یکی از انواع اختلالات روانی با نشانه پرخاشگری و لجبازی در کودکان است که گروه های سنی کودکان را بیش از سایر افراد درگیر می کند. معمولا پسرها بیشتر از دخترها در معرض ابتلا به اختلال رفتاری تخریبی هستند. اختلال رفتاری تخریبی می‌تواند زندگی روزمره‌ و تحصیل کودکان را تحت تأثیر جدی قرار دهد. از علائم اصلی اختلال رفتاری تخریبی در کودکانی که مبتلا به آن هستند این است که چنین کودکانی به شدت لجباز، خودمختار و طغیانگر هستند و الگوی رفتاری مداومی از رفتارهای سرپیچی‌گرایانه، عدم سازش و همکاری نکردن با دیگران از خود به نمایش می گذارند. برای کسب آگاهی بیشتر در این رابطه از مشاوره کودک راهنمایی بگیرید.  

تماس با مشاور

تعریف اختلالات رفتاری تخریبی

کودکان مبتلا به اختلالات رفتاری تخریبی به شدت خود مختار، لجباز و یک دنده، نافرمان و تحریک پذیر هستند. رفتار آنان در اکثر مواقع با پرخاشگری و طغیانگری همراه است. آنان اشتیاق بسیاری برای نقض حقوق دیگران و زیر پا گذاشتن قوانین دارند. علاوه بر آن که در خانه از والدین خود حرف شنوی ندارند بلکه در مدرسه و اجتماع نیز از اجرای قوانین در خانه و دستورات معلم و مدیر سرپیچی می کنند.
آنان به طور عمد به پرخاشگری فیزیکی روی می آورند و به طور کلی تمایل به درگیری و خصومت با دیگران مخصوصا بزرگترها، معلم و والدین و هم کلاسی های خود دارند. به هنگام رویارویی با بزرگترها در شرایطی که کودک مجبور به انجام وظایف خود است شیوه ی برخورد آنان بی تفاوتی محض یا پرخاش برای سرپیچی است.

شدت اختلالات رفتاری تخریبی

شدت اختلالات رفتاری تخریبی در کودکان مختلف می تواند خفیف یا شدید باشد. در اکثر کودکانی که دچار اختلال رفتاری تخریبی هستند این اختلال با اختلالات روانی دیگر مانند اختلال نقص توجه نیز همراه است. نشانه ها و شدت اختلال با افزایش سن ممکن است تحت تاثیر نوع برخورد والدین و عدم پیگیری روش های درمانی مناسب افزایش یابد. در صورتی که اختلال رفتاری تخریبی در فرد شدید بوده و اقدامات درمانی لازم نیز صورت نگرفته باشد احتمال این که اختلال رفتاری کودکان خود را در بزرگسالی با شدت بیشتر داشته باشد بالا می رود.
هم چنین به دلیل روان ناآرامی که کودک دارد ممکن است در بزرگسالی به سایر انواع اختلالات روانی نیز مبتلا شود. درمان به موقع اختلالات رفتاری تخریبی باید توسط والدین جدی گرفته شود زیرا اگر درمان نشده و تا سال های بزرگسالی ادامه پیدا کند این امر علاوه بر این که مانع پیشرفت شغلی و تحصیلی فرد می شود می تواند اثرات زیان باری بر جنبه های مختلف زندگی و سلامت روان او وارد سازد.

انواع اختلالات رفتاری تخریبی

اختلالات رفتاری تخریبی، به دو گروه تقسیم بندی می‌شوند و تفاوت این دو گروه در نوع رفتار‌ها و عکس العمل‌هایی است که کودکان مبتلا به اختلال از خودشان در شرایط مختلف بروز می‌دهند. هر کدام از این دو گروه، نشانه ها و مشخصه های رفتاری خاص خودشان را دارند. در علم روانشناسی انواع این اختلالات با نام‌های اختلال نافرمانی مقابله جویانه و اختلال سلوک شناخته می شوند. این دو اختلال رفتاری تخریبی تقریبا مشابه هم هستند.
تنها تفاوت اصلی بین این دو اختلال، شدت و میزان عامدانه بودن رفتاری است که کودک در شرایط تحریک پذیری عصبی از خود نشان می‌دهد. در ادامه ی مقاله به نشانه های اختلال نافرمانی مقابله جویانه و اختلال سلوک اشاره شده است.  

اختلال نافرمانی مقابله جویانه

کودکانی که مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله‌جویانه هستند، غالب اوقات در شرایط مختلف مخصوصا زمانی که ملزم به اجرای وظایف خود می شوند دست به پرخاشگری زده، به سرعت کنترل اعصاب خود را از دست می‌دهند و از کوره درمی‌روند. آنها خیلی سریع درگیری لفظی و فیزیکی با دیگران پیدا می کنند و شروع به جر و بحث با والدین و معلم خود درمورد چرایی اجرای قوانین یا درخواست‌های آن ها می‌کنند. رفتارهای زیر در این بچه‌ها معمول است.(برای آشنایی بیشتر با اختلالات روانی کودکان کلیک کنید.)
  • اجرا نکردن وظایف و عدم انجام کارهای شخصی
  • مشاجره کردن، حتی در مورد چیزهای کوچک و بی‌اهمیت
  • خودداری از پیروی از قوانین خانه و مدرسه
  • آسیب زدن به دیگران به صورت عمدی و پرخاشگری کودکان
  • مقصر دانستن دیگران به خاطر اشتباهات و کارهای نادرست خودشان
  • زیاد ناراحت شدن از دست دیگران و سریعا تلافی کردن و انتقام گرفتن
  • کینه توزی و عدم صلح و سازش با دیگران
  • ناسازگاری با هم سالان و تقریبا تمام اطرافیان
  • سرپیچی عمدی از دستور معلم و والدین و بزرگترها
  • زور گفتن به هم سالان یا بچه های کوچکتر از خود
  • خراب کردن عمدی اسباب بازی های خود و دیگران
  • کینه توزی و حسادت، زودرنجی، عدم بخشش و انعطاف پذیری
  • عدم پشیمانی از خطاهای خود و آسیبی که به دیگران وارد کرده است

اختلالات رفتاری تخریبی
1-اختلالات رفتاری تخریبی | تداوم  رفتارها

هر کودکی ممکن است برخی از رفتارهای فوق را در طول دوران خردسالی یا بعد از آن داشته باشد. اما بچه‌های مبتلا به اختلالات رفتاری تخریبی، آنها را بیشتر از دیگر همسالان خود و کاملا به صورت عامدانه نشان می‌دهند. آنها احتمالاً به کرات با همسالان خود تعارض و کشمکش پیدا می‌کنند و اغلب در مدرسه با تنبیه روبرو می‌شوند. به هنگام تنبیه نیز در اکثر اوقات درد و رنج خود را انکار می کنند و طوری وانمود می کنند که از وضعیت پیش آمده خوشحال هم هستند. در این رابطه مطالعه مقاله رفتار با بچه حرف گوش نکن پیشنهاد می شود.
تقریبا هیچ روش مجازات یا تنبیهی برای آنان وجود ندارد که آنان را بترساند و منجر شود عمل اشتباه خود را تکرار نکنند. هم چنین به طور عمدی به دیگران آسیب می زنند و بعد از آن هم هرگز از کار خود پشیمان نمی شوند. به عنوان مثال ممکن است عمدا به دوست همسن خود آسیب فیزیکی وارد کنند و به هیچ عنوان پس از آن اتفاق احساس پشیمانی و عذاب وجدان یا حس دلسوزی نداشته باشند. در این رابطه مطالعه مقاله رفتار با کودکان سخت پیشنهاد می شود.

2-پرخاشگری و لجبازی در کودکان | لحبازی بیش از حد

این کودکان معمولا به شدت لجباز و یک دنده هستند و اگر آن ها تاکید به انجام کاری کنید می توانید مطمئن باشید که هرگز به دستور شما عمل نخواهد کرد و برعکس اگر او را از کاری بازدارید حتما انجام آن را امتحان خواهد کرد. تقریبا درباره‌ی هر چیز کوچکی بحث و دعوا می‌کنند و عموما از هیچ قانونی پیروی نمی‌کنند. هر گونه اعمال قانون برای آن ها باعث می‌شود برای سرپیچی کردن، بیشتر تحریک شده و انگیزه پیدا کنند. آزار دادن دیگران مخصوصا آسیب فیزیکی به کودکان و حیوانات برای آنان تبدیل به نوعی تفریح می شود و در مقابل به سرعت از کوچک‌ترین رفتار دیگران ناراحت می‌شوند و از آنان انتقام می گیرند.
کودکانی که به اختلال نافرمانی مقابله جویانه، دچار هستند، تمایل زیادی به تلافی کردن و مجازات دیگران دارند و اکثر اوقات  پرخاشگر و بدرفتار هستند. باید در نظر داشت که پرخاشگری و انتقام جویی و رنجش از دیگران ممکن است گاهی اوقات در رفتار‌های هر انسان بالغ یا کودک سالم هم به هر دلیلی نمایان شود، اما کودکانی که به اختلالات نافرمانی مقابله جویانه دچار هستند، شدت و تعداد این رفتار‌ها در آن‌ها خیلی بیشتر از سایرین می‌باشد و به نوعی رفتار غالب آن ها را در طی یک شبانه روز تشکیل می دهد. برای آشنایی با اختلالات رفتاری کودکان کلیک کنید.  

اختلال سلوک در اختلال رفتاری تخریبی

گفتیم نوع دیگری از اختلال رفتاری تخریبی، اختلال سلوک است. اختلال سلوک نسبت به اختلال نافرمانی مقابله جویانه ویژگی ها و نشانه های متفاوتی دارد. به نظر می رسد کودکانی که دچار اختلال سلوک هستند نسبت به اختلال نافرمانی مقابله جویانه نشانه های پرخاشگری و بداخلاقی را با شدت کمتری نشان می دهند اما علائم اختلال هم چنان در آن ها نیز وجود دارد. نشانه های ابتلا به اختلال سلوک در کودکان و نوجوانان ممکن است شامل موارد زیر باشد:
  • برای دیگران، بزرگترها، پدر و مادر و معلم مدرسه هیچ گونه احترام و ارزشی قائل نیستند
  • نسبت به دیگران پرخاشگر و بدرفتار هستند
  • حتی اگر بخواهید آن ها را نوازش کنید با واکنش منفی روبرو می شوید
  • به هم سالان خود آسیب فیزیکی وارد می کنند آن ها را کتک می زنند یا می ترسانند
  • اسباب بازی ها و وسایل خود و دیگران را به طور عمدی خراب می کنند
  • ممکن است دزدی کنند و دروغ بگویند و از کارهای اشتباه خود خوشحال باشند
  • از خانه یا مدرسه فرار می کنند
  • به هیچ عنوان از کارهای اشتباه خود پشیمان نمی شوند
  • با حس دلسوزی و مهربانی با دیگران بیگانه هستند
  • حیوانات را بدون هیچ علتی مورد اذیت و آزار قرار می دهند
  • آزار دادن دیگران برای آن ها لذت بخش است

پرخاشگری و لجبازی در کودکان | افراط در بی احترامی

در این اختلال، کودک به طور معمول هیچ احترامی برای دیگران، چه بزرگتر و چه کوچک‌تر قائل نیست و نهایتا این بی احترامی به حدی می‌رسد که نسبت به این افراد، حس پرخاشگری و حمله دارد. قلدری کردن برای بزرگ‌تر ها، سرپیچی از انجام وظایف خود، آزار دادن و ترساندن کوچکترها، خراب کردن اشیا و وسایل دیگران و آزار دادن حیوانات برای آنان لذت بخش است و هرچقدر هم برای آنان توضیح دهید که این ها کارهای خوبی نیستند به هیچ عنوان متوجه نمی شود. در صورت تنبیه بدنی شدن نیز پشیمان شده و نمی ترسد و دوباره کارهای اشتباه خود را تکرار می کند.
کودکانی که به اختلال سلوک دچار می‌شوند، عموما برای آسیب زدن به انسان ها و حیوانات، هیچ احساس پشیمانی و عذاب وجدانی در خود احساس نمی کنند و با خیال راحت این اشتباهات را مرتکب می‌شوند. این افراد توانایی متعهد شدن به هیچ چارچوب و قانونی را ندارند و از هرجایی که مجبور شوند مسئولیتی را بر عهده بگیرند، به راحتی فرار می‌کنند. در بسیاری از موارد این کودکان اختلال های روانی دیگری مانند اختلال بیش فعالی کودکان یا نقص توجه را نیز به طور همزمان دارند.  
اختلالات رفتاری تخریبی

علت ابتلا به اختلالات رفتاری تخریبی

مهم ترین عاملی که می‌تواند کودک را مستعد ابتلا به اختلال رفتاری تخریبی کند، عامل وراثت است. در واقع اکثر کودکانی که پدر و یا مادرشان در شرایط روحی و اجتماعی خوبی به سر نمی‌برند، اختلال روانی دارند یا از سطح پایینی از سلامت روان برخوردارند با این اختلال درگیر می‌ شوند. مبتلا بودن پدر یا مادر به انواع اختلالات روحی، اعتیاد شدید به انواع مواد مخدر، روان گسیختگی یا اسکیزوفرنی و اختلال شخصیت ضداجتماعی، همگی مواردی هستند که می‌توانند زمینه را برای ایجاد اختلالات تخریبی در یک کودک فراهم کنند.

1-تاثیر رفتار والدین بر پرخاشگری و لجبازی در کودکان

در واقع تا حد بسیار زیادی، ابتلای کودکان به اختلال رفتاری تخریبی به نوع رفتار پدر و مادران شان مرتبط است. کودکی که از بچگی از مادر و پدر خود ترد شده و مورد توجه والدین خودش نبوده، پدر و مادر در سنین بالا صاحب فرزند شده اند و سازگاری کافی با همدیگر و با فرزند خود نداشته اند همین عامل باعث می شود چنین کودکی به شدت مستعد است که انواع اختلالات تخریبی را در وجودش پرورش دهد.

2-آزار در دوران کودکی سبب اختلالات رفتاری تخریبی

هم چنین، کودکانی که در ابتدای سنین رشد خود با آزار‌های فیزیکی یا کودک آزاری جنسی و روانی از طرف بزرگترها و خانواده ی خود مواجه بوده اند، احتمال این که به اختلالات تخریبی دچار شوند در آن‌ها بسیار زیاد است. در کنار این موارد، اختلالات فیزیکی که کودک با آن‌ها دست و پنجه نرم می‌کند، نیز می‌تواند سیستم عصبی او را تحت تاثیر قرار دهد. به عنوان مثال کم بودن وزن نوزاد هنگام تولد نیز از جمله مواردی است که در سابقه ی پزشکی اکثر کودکانی که دچار اختلال رفتاری تخریبی شده اند وجود داشته است. هم چنین کودکانی که تحت تاثیر محیط های زندگی زیر بوده اند نیز شانس بالاتری برای ابتلا دارند:
  • کودکانی که در شیرخوارگی توسط مادر رها شده اند
  • از پدر و مادر خود در کودکی جدا شده اند
  • والدین با همدیگر اختلاف و دعواهای شدید داشته اند
  • والدین در سنین بالای 40 سال صاحب فرزند شده اند
  • کودک در سنین کم مورد خشونت خانگی، آسیب جسمی و عاطفی یا تجاوز قرار گرفته است
  • کودکانی که شاهد تجاوز یا خشونت شدید نسبت به دیگران بوده اند
  • کودکانی که والدین شان دچار اعتیاد یا انواع اختلالات روانی شدید بوده است
  • کودکی که به طور مستمر مورد غفلت و بی توجهی پدر و مادر قرار گرفته است
  • کودکی که به اختلال کم‌توجهی-بیش‌فعالی دچار است

3-عدم قطعیت در علت اختلالات رفتاری تخریبی

البته باید در نظر داشت هیچ کدام از دلایل ذکر شده به معنی علت قطعی ابتلا به اختلال رفتاری تخریبی نیستند. به عبارت ساده تر یعنی اگر کودکی در شرایط محیطی فوق رشد کرده باشد این موضوع حتما باعث نمی شود که دچار اختلال رفتاری تخریبی شود اما احتمال ابتلا بسیار بالا می رود. در عین حال افرادی هم وجود دارند که در هر یک از شرایط فوق رشده کرده و بزرگ شده اند و دچار هیچ کدام از اختلالات روانی از جمله پرخاشگری و لجبازی در کودکان نشده اند.  

راهکارهایی مقابله با پرخاشگری و لجبازی در کودکان

خوشبختانه برای کنترل و درمان پرخاشگری و لجبازی در کودکان، راهکارهای درمانی ویژه وجود دارد. قبل از هر چیزی شما باید کودک تان را به یک روان درمان گر معرفی کنید تا او با بررسی‌های تخصصی، بتواند تکنیک‌های مواجه با او و کنترل عکس العمل‌های او را به شما آموزش دهد. البته یک سری درمان‌های دارویی هم وجود دارند که در مواقع شدت اختلالات تخریبی برای تسلط بیشتر بر روی علائم بیماری، از آن‌ها استفاده می‌شود. در نهایت باید خدمتتان عرض کنیم که این بیماری به راحتی و با کمک یک روان درمان گر، قابل کنترل می‌باشد.
برخی تکنیک‌های خاص رفتاری اغلب برای بچه‌های مبتلا به اختلالات رفتاری تخریبی مفید است. این تکنیک‌ها را می‌توان هم در خانه و هم مدرسه اجرا کرد. رویکردهای درمانی معمولاً شامل روش‌های زیر است:
  • مداخلاتی برای موفقیت بیشتر والدین در زمینهٔ کمک به مدیریت رفتارهای کودک خود؛ و بسیار اثربخش برای بچه‌ها کوچک‌تر زیر ۹ سال
  • آموزش به بچه‌ها برای آگاهی بیشتر از نشانه‌های عصبانیت خود
  • استفاده از نشانه‌های عصبانیت به عنوان سیگنال‌ها یا علامت‌هایی برای شروع راهکارهای مقابله‌ای مختلف
  • ارائه‌ٔ تقویت مثبت برای بهبود خودکنترلی
زندگی با بچه‌های مبتلا به پرخاشگری و لجبازی در کودکان یا اختلال سلوک می تواند بسیار سخت باشد. والدین باید بدانند که مجبور نیستند به تنهایی با اختلال کودک خود روبه‌رو شوند. مداخلاتی مانند آموزش والدین در خانه و حمایت رفتاری در مدرسه می‌تواند اثربخش باشد. والدین نباید در درخواست کمک از مشاوره روانشناسی روان تردید کنند.

ثبت دیدگاه فقط برای اعضای سایت امکانپذیر است. لطفا ثبت نام کنید.

تماس با برترین مشاورین ایران