- نویسنده : هنر زندگی
هیتلر که بود و چه کرد؟ آیا تا به حال در مورد تحلیل شخصیت هیتلر چیزی شنیدهاید؟ برخی از پژوهشگران حوزه روانشناسی تلاش میکنند تا در مورد ویژگیهای خاص شخصیتهای بزرگ تاریخی اطلاعاتی را به دست آورند. آنها با استفاده از روشهای پژوهشی گذشتهنگر به بررسی صفات و خصوصیات رفتاری این افراد میپردازند. از آنجایی که آدولف هیتلر یکی از شخصیتهای پرنفوذ تاریخی است، بسیاری از افراد به بررسی ویژگیهای شخصیت او علاقهمندند. ما در ادامه این مقاله به طور کامل به بررسی و تحلیل شخصیت هیتلر خواهیم پرداخت.
آدولف هیتلر
آدولف هیتلر (20 آوریل 1889 - 30 آوریل 1945) سیاستمدار آلمانی اتریشی الاصل بود که از سال 1933 تا زمان مرگش در سال 1945 دیکتاتور آلمان بود. او به عنوان رهبر به قدرت رسید. از حزب نازی در سال 1933 صدراعظم شد و سپس در سال 1934 عنوان Führer und Reichskanzler را گرفت. در عملیات نظامی در طول جنگ شرکت داشت و در اجرای هولوکاست نقش اساسی بر عهده گرفته بود. نسل کشی حدود شش میلیون یهودی و میلیون ها قربانی دیگر.
هیتلر در اتریش-مجارستان به دنیا آمد و در نزدیکی لینز بزرگ شد. او بعداً در دهه اول دهه 1900 در وین زندگی کرد و در سال 1913 به آلمان نقل مکان کرد. در طول خدمت خود در ارتش آلمان در جنگ جهانی اول نشان افتخار دریافت کرد. در سال 1919، او به حزب کارگران آلمان (DAP)، پیشرو پیوست. از حزب نازی، و در سال 1921 به عنوان رهبر حزب نازی منصوب شد. در سال 1923، او تلاش کرد تا قدرت دولتی را در یک کودتای نافرجام در مونیخ به دست گیرد و به پنج سال زندان محکوم شد. او در زندان جلد اول زندگینامه و مانیفست سیاسی خود را تحت عنوان «مبارزه من» به نگارش درآورد. پس از آزادی زودهنگام در سال 1924، هیتلر با حمله به معاهده ورسای و ترویج پان ژرمنیسم، یهودستیزی و ضد کمونیسم با سخنرانی کاریزماتیک و تبلیغات نازی، حمایت مردمی را به دست آورد. او اغلب سرمایه داری بین المللی و کمونیسم را به عنوان بخشی از یک توطئه یهودی محکوم می کرد.
کودکی هیتلر
هیتلر در کودکی در خانوادهای بسیار سختگیر پرورش یافت. او پدری الکلی داشت و با خشونتهای خانگی زیادی رو به رو شد. او در کودکی انواع سوءاستفاده های جسمانی، هیجانی و روانی را تجربه کرد؛ به همین دلیل آدولف، کودکی گوشهگیر بود و در نوجوانی به عنوان فردی مضطرب توصیف میشد. او ارتباطات اجتماعی کمی برقرار میکرد و بیشتر ترجیح میداد در دنیای خیالی خودش به سر ببرد. او چهارمین فرزند از شش فرزند آلویس هیتلر و همسر سومش کلارا پولزل بود. سه تن از خواهران و برادران هیتلر - گوستاو، آیدا و اتو - در کودکی درگذشتند.
وقتی هیتلر سه ساله بود، خانواده به پاسائو، آلمان نقل مکان کردند. سپس همزمان با بازنشستگی پدر، شروع درگیری های شدید پدر و پسر ناشی از امتناع هیتلر از انطباق با نظم و انضباط سخت مدرسه اش آغاز شد. پدرش او را مورد ضرب و شتم قرار می داد، اگرچه مادرش سعی داشت از او محافظت کند. تلاش های کشاورزی آلویس هیتلر با شکست مواجه شد و در سال 1897 خانواده به لامباخ نقل مکان کردند. هیتلر هشت ساله درس آواز خواند و در گروه کر کلیسا عضو شد و حتی به این فکر افتاد که کشیش شود. هیتلر از مرگ برادر کوچکترش ادموند که در سال 1900 بر اثر سرخک درگذشت به شدت متاثر شد. هیتلر از یک دانش آموز با اعتماد به نفس، برونگرا و وظیفه شناس به پسری بی روح و بی بند و بار تبدیل شد که دائماً با پدر و معلمانش می جنگید.
هیتلر و علائم روانی
روانشناسان معتقدند که هیچ گونه احساس مسئولیتی در هیتلر پرورش داده نشده بود. لانجر نیز به عنوان یک متخصص اعصاب و روان در سال 1943 وجود چند بیماری اعصاب و روان را در هیتلر تشخیص داد. او معتقد بود که هیتلر فردی با تمایلات مازوخیستی، دارای انحرافات جنسی شدید و گرایشهای هم جنس گرایانه است.
جمعی از پژوهشگران در سال 2007 تلاش کردند تا مشکلات روانی هیتلر را بر اساس راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانپزشکی(DSM) بررسی کنند. آنها در نهایت به این نتیجه رسیدند که او دارای علائمی از اختلال اسکیزوفرنی بوده و به احتمال زیادی به همین دلیل دست به خودکشی زده است.
برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه اختلالات شخصیت کلیک کنید.
سایر مشکلات روانی احتمالی در آدولف
- ابتلا به هذیانهای مختلف (منظور از هذیان، عقاید غلطی است که بسیار باثبات است و به هیچ وجه با استدلال دیگران اصلاح نمیشود)
- وجود عقده ادیپ حل نشده به خاطر داشتن تجربیات ناخوشایند کودکی در ارتباط با پدر
- سوپرایگوی رشد نیافته (سوپر ایگو بخشی از ساختار روانی است که مسئول عمل اخلاقی است و نقش وجدان را برای انسان ایفا میکند)
- نداشتن عزت نفس به عنوان یک مرد (این تشخیص به دلیل از دست دادن یکی از بیضهها در دوران کودکی داده شد)
آسیب شناسی روانی هیتلر
نتایج پژوهشهایی که در سال 2007 روی شخصیت هیتلر انجام شد به ما میگوید که هیتلر به اختلالات روانی و شخصیتی مختلفی دچار بوده است که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد؛
- اختلال شخصیت ضد اجتماعی
- اختلال شخصیت خودشیفته
- اختلال استرس پس از سانحه ( به دلیل مواجه شدن با انواع سوءاستفاده ها در دوران کودکی)
- شخصیت سادیستیک یا همان دیگرآزاری
- شخصیت اسکیزوئید- پارانوئید (این شخصیت معمولاً با اضطراب، دوری جویی از دیگران، انعطافناپذیری در روابط بین فردی، هذیان بزرگ منشی و هذیان گزند و آسیب مشخص میشود، هم چنین این افراد اغلب دچار خشم زیادی هستند و رفتارهای مربوط به خودکشی را از خود نشان میدهند)
+شخصیت مرزی هرگز برای او تشخیص داده نشد، می توانید برای آگاهی بیشتر در زمینه اختلال شخصیت مرزی کلیک کنید.
هیتلر و مکانیزم های دفاعی
مکانیزم های دفاعی ساز و کارهای روانی هستند که از افراد در شرایط دشوار و در برابر افکار و هیجانات ناخوشایند محافظت میکنند. در واقع مکانیزم های دفاعی روشهای خاص فکر و رفتار است که به انسان کمک میکند با استرسها و رویدادهای ناگوار زندگی سازگار شود. برای آشنایی کامل با مکانیسم های دفاعی کلیک کنید.
در بین مکانیزم های دفاعی مختلف آنچه که بیش از حد در هیتلر دیده میشود، مکانیزم دفاعی فرافکنی است. فرافکنی به این معنی است که فرد، ویژگیهای ناپسند و ناخوشایند خود را به دیگران نسبت دهد. این کار به معنای بیرون راندن احساسات منفی نظیر اضطراب، شرم و گناه برای دفاع در برابر اضطراب است.
سؤالات متداول
آیا میل به قدرت در هیتلر بیانگر ویژگیهای شخصیتی خاصی است؟
جواب این سؤال مسلما مثبت است. چرا که هیتلر در کودکی همواره با احساس حقارت، کمبود و اضطراب زیادی مواجه بود. او در جوانی به عنوان یک هنرمند(نقاش) مطرود شناخته میشد. بنابراین به دست آوردن قدرت را می توان راهکاری دانست که از او در برابر این احساسات منفی محافظت کند. در واقع او از سیاست و جایگاه قدرت برای بازگرداندن عزت نفس از دست رفته و آسیب دیده خود بهره جست.
با توجه به سابقه مشکلات روانی هیتلر آیا اقدامات او آگاهانه بوده است؟
برخی از اقدامات هیتلر در سطح خودآگاه و برخی در سطح ناخودآگاه صورت میگرفته است. در مورد اقدامات آگاهانه میتوان گفت که او میدانست برای بازگرداندن جلال و شکوه به آلمان باید چه کاری انجام دهد.
همچنین احتمالاً وی نسبت به تأثیرات ایجاد خصومت بین میلیونها نفر آگاه بود. در واقع او دردها و رنجهای مردم را میدانست اما به آنها اهمیت نمیداد. بخش ناخودآگاه او از دردها، رنجها، خشم درونی و احساس ناامنی و حقارت خود برای رسیدن به قدرت استفاده میکرد. تمام این ویژگی ها یک شخصیت برتری طلب را در او شکل داده بود. برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه شخصیت برتری طلبی کلیک کنید.