تبـادل نـظر

بچه ها دیروز من رفتم برا خرید لوازم برقی برا خونم چن ماه هست عقد کردم ی برادرشوهردارم فقط ولی انگار4تاخواهرشوهردارم اون هی میگفت اینو بخریداونونخرید زنگ میزد ب شوهرم میگفت اینو نخر.همش میگفت چیزای بنجل بخر پولتوپس انداز کن خلاصه من چن تا تیکه بزرگ خریدم با مامانم و شوهرم ظهراومدیم خونشون ناهار بخوریم برادرشوهرم دراومد گفت چراچیزای گرون میخرید درصورتی ک اصلا گرون نخریدیم منم گفتم باید ی چيزي باشه ک بشه نگاش کنی و دوماه دیگه خراب نشه اونم شوهرمو برد تواتاق و پرش کرد ک زن تو ب خانواده خودمون بی احترامی میکنه شوهرم هم من برد داخل حرفای اونو گفت و طرف اونو گرفت منم کلی حرف زدم شوهرمم در اومد ب مامانم گفت من دیگه با دخترت نمیسازم و باید تکلیف ما مشخص بشه منم گفتم آره همین امروز باید مشخص بشه. کیفموبرداشتم زدم از خونشون بیرون شوهرم اومد دنبالم گفت بیا میخام حرف بزنیم باهم من به زور برد داخل کلی دعوا و حرف شد ب حدی ک برادرشوهرم گفت گمشو از خونه ما بیرون شوهرمم داد زد سرش منم خاسم بیام بیرون شوهرم دستمو گرفت گفت وایسامنم آماده بشم باهم بریم البته اینم بگم ک شوهرم با برادرش شریکه تو مغازه لباس فروشی. روز قبلشم سراینکه شوهرم 40 ملیون از وام ازدواجمون رو گذاشت تو مغازه برا جنس در کل برادرشوهرم خیلی حسادت میکنه بهم
ارسال نظر شما

فقط اعضای سایت میتوانند برای تاپیک ها پست ارسال کنند، اگر قبلا ثبت نام کرده اید از بخش ورود به سایت وارد شوید و در غیر اینصورت در سایت ثبت نام کنید.

کاربر گرامی جهت ارسال پست، شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات سایت می‌باشید

تماس با برترین مشاورین ایران